از دلت بپرس مــال کیست؟
تو مــال منــی
خودم کشفت کرده ام
تو با من مــی خندی
با من گریه مــی کنی
درد دلت را به من مــی گویــی
دیـوونـه
دلت برای من تــنگ مــی شود
دلــــم بـــرای تــو تــــنگ مــــــی شود
ضربان قلبت با من بالا مــی رود
با سکوتم ، با صدایم
با حضورم ، با غیبتم
تو مــال منــی
این بلاها را خودم سرت آورده ام
به مــن مــی گویــی دوستت دارم
و دوست داری
آن را از زبان من
فقط من بشنوی
برای که مــی توانــی خودت را لوس کنــی؟
نازت را بخرد
و به تو دست نزند؟
چه کســی با یک کلمه
با یک نگاه دلت را مـی ریزد؟
بعد خودش آن را جمع مــی کند و سر جایش مــی گذارد؟
چه کســی احســاسـاتت را تر و خـشک مــی کند؟
اشکت را در مــی آورد
بعد پاک مــی کند؟
چه کســی پیش از آن که حرفت را شروع کنــی
تا ته آن را نفس مــی کشد؟
دیـوونــه
تو فقط واسه من میتونی
شیطنت کنــی ، انتظار بکشــی ،تپش قلب بگیـری ، عاشق تر بشی
تو حق نداری خودت را از من و من را ازخودت بگیری
تو حق نداری ، خودت را ازخودت بگیری
من شکایت مــی کنم از طرف هر دویمــان
از تو
به تو
چه کســی قلب مرا آب و جارو مــی کند ، دانـه مــی پاشد
تا کلمات مثل کبوتر
از سر و کول من بالا بروند؟
چه کســی همان بلاهایــی را که من سر تو آوردم
سر من آورده؟
من مال توام
دیـوونــه
نترس
از دلت بپرس مــال کیه؟؟
عشـــــــ♥ـــــقم عاشـــــــ♥ــــــــقــــتــــم
نظرات شما عزیزان:
ادعای بی تفاوتی سخت است!
آن هم
نسبت به کسی که
زیباترین حس دنیا را،
با او تجربه کردی….!
آن هم
نسبت به کسی که
زیباترین حس دنیا را،
با او تجربه کردی….!
از چشام بخون بدون تو طاغت نمیارم . . .
من از دلت دست بر نمیدارم ! ! !
جز دوست داشتنت کاری ندارم . . .
عزیز دلم اگه نباشی تنها می مونم ! ! !
عشق تو آتیش انداخته به جونم . . .
تو هم منو میخوای اینو میدونم ! ! !
گاهی که گلوی شاعرانگی ام رو به کویر لبخندت می گیرد،
تو بر سنگفرش چشمهایم قطره قطره جاری.
در شمالی ترین نقطه قلبم،
با تاجی بر سر،
عاشقانه هایم را واژه به واژه به سلطنت می نشینی!
هنگام غروب من می مانم
و تبسم سپیدهایی که به طعم نگاه توست،
شیرین شیرین!
تو بر سنگفرش چشمهایم قطره قطره جاری.
در شمالی ترین نقطه قلبم،
با تاجی بر سر،
عاشقانه هایم را واژه به واژه به سلطنت می نشینی!
هنگام غروب من می مانم
و تبسم سپیدهایی که به طعم نگاه توست،
شیرین شیرین!